کد مطلب:150236 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:180

کربلا، سر اولیاء
بسم الله الرحمن الرحیم

«السلام علیك یا اباعبدالله، السلام علیك و علی ابائك و ابنائك و اولادك و اصحابك»

سلام بر سلسله مقدسی كه راه زندگی دینی را در هر شرایطی به ما آموختند، تا نه در دنیا نفله شویم و نه از بهره حیات و ابدیت خود محروم بمانیم. در این سلسله بحث ها نگاهی به شرایط اجتماعی سیاسی فرهنگی دوران امام حسین علیه السلام می كنیم تا بیشتر بتوانیم عظمت نهضت اباعبدالله علیه السلام را بشناسیم و با شناختن عظمت این نهضت، علاقه و توجه و حیرت و شیدائی ما به آن حضرت بیشتر می شود و در نتیجه دلمان سالم می گردد. چرا كه قلب سلیم، قلبی است كه محبت معصوم در آن باشد و این محبت در قلبی است كه نسبت به معصوم عقیده ضعیف و غلط نداشته باشد. هر چه بتوانیم نهضت حضرت را از زوایای مختلف بررسی كنیم، معرفتمان به عظمت امام علیه السلام بیشتر می شود. و این معرفت باعث اتصال و اتحاد با مقام امام می گردد. نهضت امام دریای عظیمی است كه به راحتی نمی توان به عمق آن رسید. در روایت داریم كه حضرت خضر علیه السلام اولین سری را كه برای حضرت موسی علیه السلام طرح می كند جریان كربلاست و بعد هر دو به شدت گریستند. همین قدر از این روایت بدانید كه قضیه كربلا یك قضیه موسوی علیه السلام نیست. بلكه یك قضیه خضری علیه السلام است. یعنی اهل طریقت و حقیقت بیشتر می توانند كربلا را بیابند. خداوند به حضرت


موسی علیه السلام می فرماید: برو پیش عبد صالحی كه اسراری می داند

«علمناه من لدنا علما» و شاگردی او را بكن، و اولین سری كه مطرح می شود، قضیه كربلاست. [1] .

كربلا را از این زاویه نگاه كنید كه: اصحاب كربلا آدمهای خیلی پاك و خوبی بودند. به عنوان مثال مسلم بن عقیل جوان بیست و هشت ساله پاكدامنی است. یكی از بزرگان كوفه به نام شریك، مریض شد و عبیدالله خواست كه به عیادت او برود. به مسلم بن عقیل خبر دادند كه در منزل شریك برود و پشت پرده كمین كند و عبیدالله را بكشد. مسلم هم به خانه شریك آمد و قرار شد وقتی شریك تقاضای آب كرد مسلم به عبیدالله حمله ور شود. وقتی شریك برای چندمین بار علامت داد و درخواست آب كرد، مسلم حمله نكرد، تا جائی كه عبیدالله مشكوك شد و رفت. بعد به مسلم گفتند: چرا حمله نكردی؟ گفت: یادم آمد كه پیامبر صلی الله علیه و آله ترور را حرام می دانند و فرمودند: «الایمان قید الفتك» [2] ایمان مانع ترور و حمله غافلگیرانه است.

نمونه دیگر اینكه: وقتی مسلم را پس از دستگیری زخمی كردند و خون از بدنش می رفت، تشنه شد و درخواست آب كرد. وقتی خواست آب را بخورد خون دهانش با آب مخلوط شد، آب را نخورد. دوباره آب را عوض كردند خواست بخورد، باز آب خونی شد، لذا آب را نخورد، چرا؟ چون شرع اجازه نمی دهد انسان آب نجس را بخورد. عمده این است كه ببینیم كربلا را چه كسانی به وجود آورده اند.



[1] مفاتيح الجنان در باب زيارت اباعبدالله.

[2] بحار ج 45 ص 97.